«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۴۱۱مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن تاب بنفشه میدهد طرهی مشکسای تو پردهی غنچه میدرد خندهی دلگشای تو ای گل خوشنسيم من بلبل خويش را مسوز کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قال و مقال عالمی میکشم از برای تو دولت عشق بين که چون از سر فقر و افتخار گوشهی تاج سلطنت میشکند گدای تو خرقهی زهد و جام می گر چه نه درخور هماند اين همه نقش میزنم از جهت رضای تو شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر کاين سر پرهوس شود خاک در سرای تو شاهنشين چشم من تکيهگه خيال توست جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن حافظ خوشکلام شد مرغ سخنسرای توSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
--------
1:18:23
--------
1:18:23
ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو ۴۱۰
«««««🍷میبهـا»»»»»اینستاگرام آیداغزل نمره ۴۱۰فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلانای قبای پادشاهی راست بر بالای توزينت تاج و نگين از گوهر والای توآفتاب فتح را هر دم طلوعی میدهداز کلاه خسروی رخسار مهسيمای توجلوهگاه طاير اقبال باشد هر کجاسايه اندازد همای چترگردونسای تواز رسوم شرع و حکمت با هزاران اختلافنکتهای هرگز نشد فوت از دل دانای توآب حيوانش ز منقار بلاغت میچکدطوطی خوشلهجه يعنی کلک شکرخای توگر چه خورشيد فلک چشم و چراغ عالم استروشناییبخش چشم اوست خاک پای توآنچه اسکندر طلب کرد و ندادش روزگارجرعهای بود از زلال جام جانافزای توعرض حاجت در حريم حضرتت محتاج نيستراز کس مخفی نماند با فروغ رای توخسروا پيرانهسر حافظ جوانی میکندبر اميد عفو جانبخش گنهفرسای توSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
--------
1:13:56
--------
1:13:56
ای خونبهای نافهی چین خاک راه تو ۴۰۹
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۴۰۹مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلنای خونبهای نافهی چين خاک راه تو خورشيد سايهپرور طرف کلاه تو نرگس کرشمه میبرد از حد برون خرام ای جان فدای شيوهی چشم سياه تو خونم بخور که هيچ ملک با چنین جمال از دل نيايدش که نويسد گناه تو آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی زان شد کنار ديده و دل تکيه گاه تو با هر ستارهای سر و کار است هر شبم از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو ياران همنشين همه از هم جدا شدند ماييم و آستانهی دولتپناه تو*یار بدان مباش که مانند بخت نیکیار تو باد هر که بود نیکخواه تو حافظ طمع مبر ز عنايت که عاقبت آتش زند به خرمن غم دود آه توSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
--------
54:08
--------
54:08
ای آفتاب آينهدار جمال تو ۴۰۸
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۴۰۸مفعول و فاعلات و مفاعیل و فاعلان ای آفتاب آينهدار جمال تو مشک سياه مجمرهگردان خال تو صحن سرای ديده بشستم ولی چه سود کاين گوشه نيست درخور خيل خيال تواين نقطهی سياه که آمد مدار نور عکسیست در حديقهی بينش ز خال تو در اوج ناز و نعمتی ای پادشاه حسن يا رب مباد تا به قيامت زوال تو مطبوعتر ز نقش تو صورت نبست باز طغرانويس ابروی مشکين مثال تو در چين زلفش ای دل مسکين چگونهای؟ کآشفته گفت باد صبا شرح حال تو برخاست بوی گل ز در آشتی درآی ای نوبهار ما رخ فرخندهفال تو تا آسمان ز حلقهبهگوشان ما شود کو عشوهای ز ابروی همچون هلال تو تا پيش بخت باز رَوم تهنيتکنان کو مژدهای ز مقدم عيد وصال تو؟ در پيش شاه عرض کدامين جفا کنم شرح نيازمندی خود يا ملال تو؟ حافظ در اين کمند سر سرکشان بسیست سودای کج مپز که نباشد مجال توSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
--------
1:13:01
--------
1:13:01
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو ۴۰۷
«««««🍷میبهـا»»»»»غزل نمره ۴۰۷فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن مزرع سبز فلک ديدم و داس مه نو يادم از کشتهی خويش آمد و هنگام درو گفتم ای بخت بخفتيدی و خورشيد دميد گفت با اين همه از سابقه نوميد مشو گر روی پاک و مجرد چو مسيحا به فلک از چراغ تو به خورشيد رسد صد پرتوتکيه بر اختر شبگرد مکن کاين عيار تاج کاووس ببرد ربود و کمر کيخسرو گوشوار زر و لعل ار چه گران دارد گوش دور خوبی گذران است نصيحت بشنو چشم بد دور ز خال تو که در عرصهی حسن بيدقی راند که برد از مه و خورشيد گرو آسمان گو مفروش اين عظمت کاندر عشق خرمن مه به جویی خوشهی پروين به دو جو آتش زهد و ريا خرمن دين خواهد سوخت حافظ اين خرقهی پشمينه بينداز و بروالحاقی:هرکه در مزرعه دل تخم وفا سبز نکردزردرویی کشد از حاصل خود گاه درواندر این دایره میباش چو دف حلقهبهگوشور قفایی خوری از دایرهی خویش مروSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations
میترسید بیآنکه بداند میترسد. غمگین بود بیآنکه بداند از چه. میخواست برود، بیآنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بیآنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم میپردازه و سادهتر از اسمش، ریشهی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی میکنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستمТавсифи сонетхои Хофиз